درد های تکراری

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    درد های تکراری”

    باز هم شب آمد.

    باز هم درگیر این تنهایی تکراری.

    این چه حسی است که هر شب مهمان ناخوانده دقایقم میشود.

    دلهره های بی معنی این دقایق قاتل تمام لحظه های شاد سپری شده امروزم میشود. بی آنکه جرمش ثابت شود آزادانه هرشب با دست بی رحمش به صلابه میکشد لحظه لحظه آرامش شبم را گویی شب سرگردان ترین آدم زنده سرزمین مردگانم.

    بی انتها درد دارد این نگاه خیره به سقف تاریک سرنوشتم چه سخت است غم غربت میان آدم های به ظاهر آشنا هنگامی که نگاهت را نمیفهمند هنگامی که تنها میمانی میان ازدحام عابرین خیابانی پر از درد نبودن عابری آشنا من به آغوش سرد این دیوار های بلند عادت کرده ام.

    جز از زانوهایم آغوش گرمی ندیده ام که تاب بیاورد این درد های منه شوریده حال را درد هایم را یادگاری کرده ام بر تن رنجور دیده ام از دنیا و آدم های رهگذرش آدم هایی که هرگز سادگی را لباس عافیت نپوشاندن و ضعفش کردن به نامم مرا به آرامش میخوانند با آرام بخش هایی که آرامشم را به عزلت و تنهایی کشانده مگر میشود زخم های نمک خورده ام را به باد فراموشی بسپارم وقتی

    هر لحظه مرور میشود از پس چشمانم هنگامی که پلک هایم را به امید نبودنش روی هم میگذارم

    نویسنده:#ساسان_بایسته

    @arcaan

    www.asheghamkardi.blogfa.com

    ..کلبه دلنوشته های تنهاییم.....
    ما را در سایت ..کلبه دلنوشته های تنهاییم.. دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : asheghamkardio بازدید : 89 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 7:39